در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و هشتم
زمان ارسال : ۴۱۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
- من این حرفها حالیم نیست مامان! من... من...
از شدت خشم بریده بریده حرف میزد. از اینکه مادرش از او انتظار داشت عشق تازه متولد شده در قلبش را به همین زودی به دست فراموشی بسپارد تا منافعشان به خطر نیافتد، داشت دیوانه میشد.
- گوش کن فر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
امیدوارم از رمان «در رویای دژاوو» کلی لذت برده باشید😍
رمان «مونالیزا» توی همین برنامه و در بخش آنلاین موجوده... در مورد کاراکتر فریال مظفری 💚
همونطور که توی دژاوو خوندید، فریال عاشقه... ولی عاشق کی؟ بیا رمان مونالیزا رو بخون تا متوجه بشی😍😍
رمان دومینو رایگانه چرا نمیخونی؟🥺
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
این پیام به طور خودکار ارسال میشه. چه برای کسانی که کامنت میذارن و چه برای اونایی که نمیذارن.چون بعضیها نمیدونستن باید کجا کامنت بذارن این پیام خودکار اضافه شد
۵ ماه پیشستاره
00اگه قبول کرد چی🥲میمیرم
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
باید دید...🤔
۱۰ ماه پیشنفس
30بهترین دیالوگی ک خوندم؛ مگ وظیفه عشق اینه؟//.
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
🥺💚
۱ سال پیشZarnaz
۱۹ ساله 10سلام آزاده جونم عالی مثل همیشه 😘ببخشید چون چند وقت نخونده بودم هر سه پارت باهم خوندم و داخل این پارت گذاشتم ❤️بهت تبریک میگم 307 تایی شدنتو😉برای سوال3 به نظر من فرهاد زیر بار نمیره قبول نمیکنه 😁😘
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ولی اگه قبول کرد چی؟🤔
۱ سال پیشZarnaz
۱۹ ساله 00یه دوستی نوشته بود اگه قبول کنه چه فرقی با پیمان داره دقیقا همین طوره👍👍🙃😁🙈
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
پس مال و اموال چی میشه؟ حق و حقوقشون؟🥲
۱ سال پیشزهرا_هستم
31ب نظر من فرهادمیره با گلی درمیون میذاره و باهم دنبال راه چاره میگردن ولی اگه به گلی هم نگه قبول نمیکنه عزیزدل من عاقله دیگه 😌
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فرهاد که بود و چه کرد؟🤔
۱ سال پیشزهرا_هستم
10فرهاد همانی بود که تو ان را در تنگنا نهاده ای و نمیگذاری اندکی دمی اسوده بکشد اه ای زندگانی، بدین گونه من تورا به شهری به نام بصره تبعید کرده تا ابی گوارا بنوشی😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بازم قراره اذیت بشه😌
۱ سال پیشملیکا
30این یه سوپرایزه تو روز تولدمممم 😍😁🤍 شانسی اومدم دیدم پارت جدید اومدهههه💃💃 مرسییی ❤
۱ سال پیشزهرا_هستم
00ملیکا جان نیمه اول سال ۸۶ هستی ؟؟
۱ سال پیشملیکا
00آره عزیزم
۱ سال پیشزهرا_هستم
00هپی مپی خوشگل شهریوری😌 بیا شمعارو فوت کن تا صدسال زنده باشی ب ارزوهات برسی غم نداشته باشی😌 کادوتم بگیر🎁🎁فقط برو خونه بازش کن اینجا ازت میگیرنش 😌🫂
۱ سال پیشملیکا
00واااووو 😍😍 مرسیییی 🤗
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
تولدت مبارک ملیکا جون💚😍 امیدوارم از پارت سی و هشتم لذت برده باشی😍
۱ سال پیشملیکا
00مرسی💙💙😃 صددرصد مثل همیشه عالی👌🏻🤍
۱ سال پیشمهدیه
00زادروزت خجسته باد هم رزم 🎉🏹
۱ سال پیشملیکا
00تشکرررر😍💙💙💙 😁😁👍🏻🧡
۱ سال پیشغزاله
00عالیی
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😌💚
۱ سال پیشرها
00بنظرم هیچوقت گلشن و ول نمیکنه چون اینطوری میشه یکی مثل پیمان و خب باید یه فرقی بین پیمان و فرهاد باشه یا نه!؟و مرسی بابت پارت هدیه🥰بهترین دیالوگ:عشق برای هیچکس نون و آب نشده!مگه وظیفه عشق اینه!؟
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آیا واقعا فرقی دارن باهم؟🤔
۱ سال پیشثنا بانو
۳۰ ساله 01سحر خانم فعلا که براتو عشق نون و اب شد😒😒ازاده جون نکنه فرهاد هم رفتنی بشه😳😳بعدمن سکته میکنوم خونم میفته گردنت 🥺🥺جواب پسرو دخترمو کی میده ای خدا😐😐😐
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نمیدونم میمونه یا نه😌
۱ سال پیشپرنیا
10مرسی آزاده جونم مرسی😘 با شناختی ک از فرهاد تا حالا پیدا کردیم میگم ک اینکارو نمیکنه ولی اگ هم کرد دیگه فرقی با پیمان نداره. پس پیمان و گلشن پیوندتان مبارک
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚
۱ سال پیشZarnaz
۱۹ ساله 10و خیلی ممنون که آمدی پرسیدی چرا نیستم من اگه نباشمم به فکر خودت و رمان قشنگت هستم عزیزم 😘😘😘قلمت آنقدر خوبه که نمیشه اصلا بهش فکر نکنی😘😘
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عزیزم همیشه سلامت باشی❤️
۱ سال پیشمهیا
01هعی هعی نویسنده هم شیت ایمه کردی هم شیت فرهاد چجو دلت تید اذیتمان بکی اخهههه🥺😒
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مهیا جون میفهمم ولی متوجه نمیشم🥲 ترجمه میکنی؟
۱ سال پیشمهیا
01از قصد اینجوری گفتم تا توام یکم حرص بخوری کم مارو اذیت نکردی خانوم خانوما😒😂 ترجمه:نویسنده هم مارو دیونه کردی هم فرهادو.چجوری دلت میاد اذیتمون کنی اخهههه🥺😒
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اتفاقا جملهات مشخص بود فقط معنی شیت رو نمیدونستم😅 من خوشم میاد حرص بدم انکار نمیکنم🥲
۱ سال پیشملیکا
۱۶ ساله 10آزاده جوننن دلم واسه پیمان و گلی تنگگ شده لطفااا تو پارت فردا شب باشننن💛😿
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
پیمان اگه پارت یکشنبه نباشه توی پارت روز***قطعا میاد.
۱ سال پیشاسرا
20عشق نون اب نمیشه مگه وظیفه عشق***بهترین دیالوگ واینکه اولین بارکه چنین جوابی میخونم
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚🥺
۱ سال پیشهلن
۱۹ ساله 01رمان واقعاعالی داره پیش می ره بابت پارت هدیه ممنون❤️ فرهادیک راه حلی پیدا می کنه غیراون راه حل سحرفقط کافیه زود تسلیم نشه می دونم سخته ازهمه طرف دار بهش فشار میاد دیالوگ مورد علاقه مگه کار عشق اینه ؟
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
حالا باید انتخاب کنه یا گلشن یا حق خانوادهاش و یا شایدم فکری به ذهنش رسید... خودمم اون دیالوگ رو دوسش دارم🥺
۱ سال پیش
10سازنده ی محترم وقتی ک میخوایم بزنیم پارت بعدی همش میاره ک راجع به رمان نظر بدید😡😡 ما نظر دادیم و رمان رو هم لایک کردیم دیگه